آیا ما عیسی را انکار خواهیم کرد یا خود را انکار خواهیم کرد؟

آیا ما عیسی را انکار خواهیم کرد یا خود را انکار خواهیم کرد؟

یهودا به عیسی خیانت کرد که منجر به دستگیری عیسی شد - "سپس گروهان سپاهیان و ناخدا و افسران یهودیان عیسی را دستگیر و او را بند کردند. و اول او را به عنان بردند ، زیرا او پدرزن كیفا بود كه در آن سال كاهن اعظم بود. حالا این کایفا بود که به یهودیان توصیه کرد که مصلحت است که یک مرد برای مردم بمیرد. و سیمون پیتر به دنبال عیسی رفت و شاگرد دیگری نیز همین کار را کرد. اکنون آن مرید نزد کاهن اعظم شناخته شده بود و با عیسی به حیاط کاهن اعظم رفت. اما پیتر بیرون در ایستاد. سپس شاگرد دیگر که نزد کاهن اعظم شهرت داشت بیرون رفت و با او که در را نگه داشت صحبت کرد و پیتر را وارد کرد. سپس دختر خادمی که در را نگه داشت به پطرس گفت: 'تو هم از این مرد نیستی شاگردان ، شما هستید؟ او گفت ، "من نیستم." اکنون خادمان و افسرانی که آتش زغال سنگ درست کرده بودند در آنجا ایستادند ، زیرا هوا سرد بود و آنها خود را گرم کردند. و پیتر کنار آنها ایستاد و خود را گرم کرد. کاهن اعظم سپس از عیسی در مورد شاگردان و آموزه های او س askedال کرد. عیسی به او پاسخ داد ، 'من صریحاً با دنیا صحبت کردم. من همیشه در کنیسه ها و در معبد ، جایی که همیشه یهودیان با هم ملاقات می کنند ، تدریس می کردم و در خفا چیزی نگفتم. چرا از من می پرسی؟ از کسانی که من را شنیده اند از آنچه به آنها گفتم بپرسید. آنها واقعاً می دانند که من چه گفتم. وقتی این حرفها را زد ، یكی از افسران ایستاده با كف دستش به عیسی زد و گفت: "آیا شما كاهن اعظم را اینگونه جواب می دهید؟" عیسی به او پاسخ داد ، 'اگر من بد گفته ام ، شهادت را بد بده. اما اگر خوب است ، چرا به من اعتصاب می کنی؟ " سپس عنان او را مقید به نزد کایفاس کاهن اعظم فرستاد. حالا سیمون پیتر ایستاد و خودش را گرم کرد. بنابراین آنها به او گفتند: "تو نیز از شاگردان او نیستی؟" او آن را انکار کرد و گفت ، "من نیستم!" یکی از خادمان کاهن اعظم ، یکی از اقوام او که گوشش پیتر را قطع کرد ، گفت: "آیا من تو را در باغ با او ندیدم؟" پیتر سپس دوباره انکار کرد؛ و بلافاصله خروسی صدا کرد. " (جان 18: 12-27)

عیسی هم خیانت خود و هم انکار پیتر از او را پیش بینی کرده بود - "سیمون پیتر به او گفت ، 'پروردگارا ، کجا می روی؟ عیسی به او پاسخ داد ، "جایی که من می روم تو اکنون نمی توانی مرا دنبال کنی ، اما پس از آن مرا دنبال خواهی کرد." پطرس به او گفت: 'پروردگارا ، چرا اکنون نمی توانم از تو پیروی کنم؟ من به خاطر تو جانم را خواهم گذاشت. ' عیسی به او جواب داد ، 'آیا جان خود را به خاطر من می گذاری؟ مطمئناً ، من به شما می گویم ، خروس کلاغ نمی زند تا اینکه سه بار من را انکار کنید. " (جان 13: 36-38)

چه چیزی ممکن است ما را به انکار عیسی مانند پیتر سوق دهد؟ بدون شک ، وقتی پیتر عیسی را انکار کرد ، ممکن است هزینه شناسایی پیتر با عیسی بسیار زیاد باشد. پیتر شاید فکر می کرد اگر در مورد یکی از شاگردان عیسی صادق بود ، دستگیر و کشته می شد. چه چیزی مانع از این می شود که خود را با عیسی شناسایی کنیم؟ آیا هزینه آن برای پرداخت ما خیلی زیاد است؟ آیا ترجیح می دهیم جاده آسان تری را طی کنیم؟

آنچه را وارن ویرزب نوشته است ، در نظر بگیرید - "هنگامی که ما با عیسی مسیح همذات پنداری کردیم و به او اعتراف کردیم ، ما بخشی از یک جنگ هستیم. ما جنگ را شروع نکردیم. خدا به شیطان اعلان جنگ داد (پیدایش 3: 15) ... تنها راهی که یک مeverمن می تواند از درگیری نجات یابد انکار مسیح و مصالحه با شهادت خود است ، و این گناه خواهد بود. آنگاه م theمن با خدا و با خودش در جنگ خواهد بود. خواهیم بود سو by تفاهم و آزار و اذیت حتی توسط کسانی که نزدیکترین افراد به ما هستند ، با این حال نباید اجازه دهیم این بر شاهد ما تأثیر بگذارد. مهم است که ما به خاطر عیسی ، و به خاطر عدالت رنج بکشیم ، و نه به این دلیل که زندگی با خود ما دشوار است ... هر مومن باید یک بار و برای همیشه تصمیم بگیرد که مسیح را بسیار متعالی دوست بدارد و صلیب خود را برداشته و مسیح را دنبال کند ... "حمل صلیب" به معنای پوشیدن سنجاق بر روی یقه ما یا قرار دادن برچسب بر روی اتومبیل نیست. این به معنای اعتراف به مسیح و اطاعت از او علی رغم شرم و رنج است. این به معنای مردن برای خود روزانه است ... هیچ میانه ای وجود ندارد. اگر از منافع خود محافظت کنیم ، بازنده خواهیم بود. اگر برای خود بمیریم و برای منافع او زندگی کنیم ، برنده خواهیم شد. از آنجا که درگیری معنوی در این جهان اجتناب ناپذیر است ، چرا برای خود نمی میریم و اجازه می دهیم مسیح در جنگ برای ما و ما پیروز شود؟ از این گذشته ، جنگ واقعی درون است - خودخواهی در مقابل فداکاری. " (ویرسبه 33)

پس از زنده شدن عیسی ، همراهی پیتر با او برقرار شد. عیسی سه بار از پیتر پرسید که آیا او را دوست داری؟ دو بار اول عیسی از فعل یونانی استفاده کرد آگاپائو برای عشق ، به معنای عشق عمیق الهی است. بار سوم ، عیسی از فعل یونانی استفاده کرد فیلیوبه معنی عشق بین دوستان پیتر هر سه بار با فعل جواب داد فیلیو. در تحقیر خود ، پیتر نمی توانست به پرسش عیسی با استفاده از کلمه قویتر عشق پاسخ دهد - آگاپائو. پیتر می دانست که عیسی را دوست دارد ، اما اکنون بیشتر از نقاط ضعف خود آگاه بود. خدا با گفتن پیتر به پطرس خود را به خدمت خود بازگرداند - 'گوسفندهای من را سیر کن.'

شناسایی خود با عیسی موجب طرد و آزار و اذیت می شود ، اما قدرت خدا برای ادامه ما کافی است!

منابع:

Wiersbe ، Warren W. ، تفسیر کتاب مقدس Wiersbe. کلرادو اسپرینگز: دیوید سی کوک ، 2007.