جوزف اسمیت جونیور - بنیانگذار مورمونیسم

جوزف اسمیت جونیور در 23 دسامبر 1805 در شارون ، ورمونت متولد شد. خانواده اسمیت بعداً به منچستر ، منطقه نیویورک نقل مکان کردند. همانطور که گزارش های تاریخی ثبت می شود ، او در جهل ، فقر و خرافات پرورش یافت. شهرت وی بی بندواری بود. شصت و شش نفر از همسایگان اسمیت در نیویورک در اسناد رسمی در مورد شخصیت خانواده اسمیت شهادت دادند. به اتفاق آرا ، این همسایگان تأیید کردند که شخصیت اسمیت و شخصیت همکارانشان بد است. جوزف اسمیت معروف بود که از همه بدتر است. از این شواهد اثبات نامه ، کسانی که جوزف اسمیت را می شناسند اظهار داشتند که او و دوستانش را نمی توان زیر سوگند باور کرد و بسیاری از داستانهای ضد و نقیض درباره "کتاب مقدس طلایی" وی نقل شده است. از جوزف اسمیت نوشته شده بود كه او توانایی شگفت انگیزی در زندگی بدون كار دارد و از كشور به عنوان "جادوگر آب" متعجب است و ادعا می كند كه با انحراف میله فندقی كه در آن نگه داشته شده است ، به رگهای خوب آب اشاره دارد. در دست او او همچنین طوری رفتار کرد که گویی می تواند گنج پنهان و گاوهای ولگرد را پیدا کند. در اوایل سال 1820 ، وی علناً اعلام کرد که دارای رionsیاها و آیات الهی است. او گفت که فرشته ای به نام مورونی برای او فاش کرد که در آن برخی صفحات طلا پنهان شده است. وی پس از بدست آوردن این صفحات ، از سنگ فرش قرار داده شده در کلاه خود برای "ترجمه" آنها استفاده کرد. از این ترجمه کتاب مورمون ، متن اصلی کتاب مقدس مورمونیسم به دست آمد. این شامل عبارات و ایده های مدرنی است که نمی توانسته توسط نویسنده احتمالی آن در سال 420 م شناخته شده باشد. این شامل نقل قول های زیادی از نسخه King James از کتاب مقدس است که در سال 1600 منتشر شده است. اسمیت سه مرد را به صورت کتبی شاهد بود که صفحات طلای او را دیده اند. یکی از این افراد در کرتلند به دلیل زندگی در زنای آزاد با زن خدمتکار تنبیه شد. به جرم دروغ ، جعل و بداخلاقی از کلیسای میسوری اخراج شد. و در نهایت به عنوان شرابخوار در میسوری درگذشت. شاهد دیگری پس از امتناع از پیروی از "مکاشفه آسمانی جوزف اسمیت" که زندگی در چند همسری را ضروری می کرد ، از کلیسا اخراج شد. وی همچنین با استفاده اسمیت از دانیتی ها ، گروهی از دژخیمان خشن ، که "فرشتگان انتقام جوی" نیز نامیده می شوند موافق نیست. امروزه اعتقاد بر این است که منشأ واقعی کتاب مورمون نسخه ای خطی است که توسط سلیمان اسپولدینگ نوشته شده است. که یک عاشقانه تاریخی تخیلی بود. اسمیت و الیور كاودری به شرح دست نوشته های اسپالدینگ درباره جهان گرایی ، ضد سنگ تراشی و تعمید افزودند.

مروارید گران قیمت ، متن دیگر کتاب مقدس مورمون ، پس از خرید اسمیت برخی از مومیایی ها و طومارهای تشییع جنازه از یک فروشنده که از طریق Kirtland ، اوهایو در سال 1835 سفر کرده بود ، تحقق یافت. اسمیت در بی خبری ، ادعا کرد که پاپیروس تشییع جنازه حاوی نوشته هایی از ابراهیم و جوزف عهد عتیق است. مصر با این حال ، در اواخر دهه 1960 ، مصر شناسان تأیید کردند که پاپیروسی که اسمیت ادعا کرد از آن برای نوشتن مروارید با قیمت عالی استفاده می کند ، در واقع یک طومار تشییع جنازه بت پرستانه است. بخشی از کتاب نفس های مصر. کتاب نفس ها یک متن تابوت پر از فرمولهای جادویی بود که ادعا می کرد عبور فرد مرده به زندگی پس از مرگ را تضمین می کند. مروارید گران قیمت هیچ ارتباطی با ابراهیم یا یوسف مصری ندارد. "اولین اصول انجیل" از الكساندر كمپل ، بنیانگذار فرقه کلیسای مسیح ، به تصویب رسید. بیشتر مورمونهای اولیه به عنوان مرتد از کلیساهای مسیحی دیگر می آمدند.

جوزف اسمیت كلیسای مورمون را در سال 1830 سازماندهی كرد. اولین معبد مورمون در كرتلند ، اوهایو در سال 1836 به پایان رسید. اسمیت همچنین "حد نصاب دوازده رسول" را ترتیب داد. هرچه اسمیت سعادتمندتر شد ، دیکتاتورتر نیز شد. شناخته شده بود که او در تجملاتی بسیار بیشتر از مقدسینش زندگی می کرد. اسمیت به زناش معروف بود. در سال 1831 ، او "مکاشفه ای" دریافت کرد که به مقدسات دستور می داد در میسوری (سرزمین "صهیون") ساکن شوند. مورمونها ، غیر یهودیان (کسانی که اعتقادی به مورمونیسم ندارند) را به عنوان "دشمنان خداوند" محکوم کردند. اسمیت و سیدنی ریگدون در سال 1838 به میسوری گریختند تا از زندانی شدن در امان بمانند ، پس از آنكه بانكی از مورمون ها كه اسمیت در كرتلند ، اوهایو ایجاد كرد ، از زندان باز ماند. اسمیت و ریگدون به دلیل کلاهبرداری از پول مردم "قیر و پر شدند". در فار وست ، میسوری اسمیت و ریگدون "استقلال" خود را از دولت ایالات متحده اعلام كردند. ریگدون "خطبه نمک" خود را هشدار داد که جنگ نابودی بین مقدسین و دولت غیر یهودی وجود خواهد داشت ، جایی که مورمونها هر کسی را که علیه آنها می آید دنبال می کنند تا آخرین قطره خون آنها. اسمیت در سال 1831 در استقلال ، میسوری ، مکاشفه دیگری دریافت کرد که به اعضای کلیسا به عنوان "کارگزاران امر خداوند" اجازه می داد هر زمان که از غیر یهودیان بخواهند ، املاک را بگیرند و فقط در صورت تمایل هزینه آن را بپردازند. تاریخچه ثبت می کند که مورمون ها از این مکاشفه پیروی می کنند و غالباً آشکارا املاک را از غیر یهودیان بی ایمان می گرفتند. مورمون ها ادعا كردند كه خداوند تمام سرزمين را به آنها داده است. آنها ادعا كردند كه جنگهای خونین درگرفته خواهد شد كه سایر فرقه های مذهبی را از منطقه بیرون می كند و کسانی كه از جنگ جان سالم به در برده اند "خدمتگزار" مقدسین خواهند بود. جنگ داخلی بین مقدسین و غیره میسوری آغاز شد. دادگستری صلح در میسوری آدام بلک با اظهار نامه تأیید کرد که 154 مورمون مسلح خانه وی را محاصره کرده و تهدید کردند که اگر مقاله ای را امضا نکند که موافقت خود را با صدور هیچ حکمی علیه مقدسین به امضا نرساند ، او را کشت. در نتیجه هرج و مرج و شورشی که مورمون ها به وجود آوردند ، فرماندار بوگس میسوری 400 نظامی شبه نظامی را برای برقراری نظم فراخواند. مورمون ها به استكبار و غرور معنوی شهرت داشتند و ادعا می كردند كه آنها "پادشاهان و كشیشان" خدا هستند. رفتارهای غیرقانونی آنها منجر به بیرون رانده شدن آنها از میسوری در سال 1839 با دستور فرماندار میسوری شد.

جوزف اسمیت مصمم بود كه دولتی را توسط كاهنان یا به عبارتی دیگر یك دینداری اداره كند. در هر دو طرف مردم اختلافات مدنی بین مورمون ها و قوم میسوری کشته شدند. سرانجام ، جوزف و برادرش هیروم اسمیت به همراه چهل مورمون دیگر دستگیر و به جرم خیانت ، قتل ، سرقت ، آتش سوزی ، لارنس و نقض صلح محاکمه شدند. در اواخر سال 1838 ، دوازده هزار مورمون سفر خود را به ایلینویز آغاز کردند. بهار بعد اسمیت و دیگران از زندان فرار کردند و به کوئینسی ، ایلینویز رفتند.

تا سال 1840 ، اسمیت رهبر هزاران مورمون بود که شهرک یا شهرکی به نام ناوو ، ایلینویز را ساختند. منشور شهر ناوو که توسط اسمیت ایجاد شده بود ، دولتی را در درون دولت تأسیس می کند. این قانون مقننه را تأسیس كرد كه به تصویب قوانینی بپردازد كه در تضاد با قوانین ایالتی و همچنین یك نیروی نظامی است كه براساس قوانین و احكام خاص خود اداره می شود. در سال 1841 جوزف اسمیت به عنوان شهردار ناوو انتخاب شد. اسمیت نه تنها شهردار بود ، بلکه سپهبد لژیون و قاضی سابق وظیفه بود. در 19 ژانویهth در سال 1841 ، اسمیت مکاشفه طولانی دریافت کرد که کل کلیسا را ​​سازماندهی مجدد کرد ، و پول نقد اعضای ثروتمند را برای اهداف مختلف تقدیم کرد. در این زمان معمولاً سارقان و قاتلان به عنوان پوششی برای جنایات خود وارد مورمونیسم می شدند. هزاران مورمون با عجله در شهر ناوو جمع شدند. فقر در بین مقدسین بیداد می کرد. عشق آزاد در میان مورمون ها معمول بود. اسمیت در ناوو ماسون شد ، که منجر به ایجاد مراسم معبد مخفی ماسونی وی شد. گاوهای غیرتغاری که به سمت ناو گمراه می شدند ، شناخته شده بودند که دیگر بر نمی گردند. پاداش غیرتمندانی که در دادگاه های ناوو شکایت کردند فقط با هزینه و توهین به آنها پاداش داده شد. "شمشیر زنیان" (گروهی از پسران نوجوان با چاقو) به خاطر ترساندن و آزار و اذیت هر کسی که علیه جوزف اسمیت صحبت می کرد در نوو شناخته می شدند. دانیتهای اسمیت یا "فرشتگان انتقام جوی" با سوگندها و کفرهای عجیب غیریهودیان را وحشت زده و توهین می کنند و آنها را به مرگ تهدید می کنند. در ماه مه سال 1842 ، فرماندار بوگس میسوری مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد. Ormin Porter Rockwell ، یک مورمون ، به همراه جوزف اسمیت به عنوان لوازم جانبی ، به خاطر این جنایت متهم شد.

در سال 1844 جوزف اسمیت خود را به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ایالات متحده اعلام کرد. اسمیت همچنین خود را به عنوان "شاهزاده موقت" و همچنین رهبر معنوی مورمونها مسح كرد. پیروان او که از تاج و تخت او حمایت می کردند ، "پادشاهان و کاهنان" او را مسح کردند. اسمیت همچنین به مقدسین ملزم بود که با او بیعت کنند. وی ادعا كرد كه از یوسف عهد عتیق تبار كرده است. مورمون ها در این مدت اعلام کردند كه دولت آمریكا کاملاً فاسد است ، و درگذشت ، و به دلیل اینكه دولت جوزف اسمیت جایگزین دولت خدا شود ، جایگزین آن می شود.

جوزف اسمیت همسران خود را از دیگر رهبران مورمون دور کرد. وی خود را به عنوان تنها فردی در مورمونیسم تأسیس کرد که می توانست پروانه ازدواج صادر کند و املاک و مستغلات و مشروبات الکلی بفروشد. کاغذی به نام نمایش دهنده به منظور افشای استبداد رو به رشد اسمیت آغاز شد. شماره اول شامل شهادت شانزده زنی بود که به بهانه اجازه "الهی" (اجازه زنا ، زنا و چند همسری) توسط اسمیت و دیگر رهبران مورمون اغوا شده بودند. اسمیت شورای مشترک خود را جمع کرد و یک نتیجه محاکمه جعلی را برگزار کرد نمایش دهنده یک "مزاحمت عمومی" اسمیت به شهر مارشال و لژیون ناوو دستور داد روزنامه را نابود کنند. روزنامه منهدم شد و هم غیر یهودیان و هم مرتد به تهدید به مرگ از ناوو بیرون رانده شدند. اسمیت بعنوان سرلشکر لشکر ناوو سرانجام در نوو حکومت نظامی اعلام کرد و به لژیون دستور داد که اسلحه بگیرد. اقدامات جوزف اسمیت در تخریب روزنامه Expositor و همچنین سایر جنایاتی که مرتکب شد در نهایت منجر به زندانی شدن وی در کارتاژ ، ایلینوی شد. وی در تیراندازی با شبه نظامیان خشمگین در زندان کارتاژ درگذشت.

اسمیت به دلیل نفس عظیم خود شناخته شده بود. او افتخار می کرد که بیشتر از هر مرد دیگری لاف زدن دارد. وی گفت که او تنها شخصی است که از زمان آدم توانسته کل کلیسا را ​​در کنار هم نگه دارد. او گفت که پولس ، جان ، پیتر و نه عیسی قادر به انجام آن بودند ، اما او توانست. کلیسای مورمون سالها تلاش کرد تا حقیقت را در مورد بنیانگذار آنها جوزف اسمیت ، جونیور مخفی کند. متأسفانه ، کلیسای مورمون همچنان به دنبال تبلیغاتی در مورد وی است تا مردم را تحت تأثیر هذیان خود قرار دهد.

منابع:

Beadle ، JH Polygamy یا ، رمز و رازها و جنایات مورمونیسم. واشنگتن دی سی: کتابخانه کنگره ، 1904.

مارتین ، والتر Kingdom of the Cult. مینیاپولیس: خانه بتانی ، 2003.

تانر ، جرالد و ساندرا. مورمونیسم - سایه یا واقعیت؟ سالت لیک سیتی: وزارت یوتا لایتهاوس ، 2008.