بیهودگی دین را رد کنید و زندگی را در آغوش بگیرید!

بیهودگی دین را رد کنید و زندگی را در آغوش بگیرید!

عیسی به مردم گفته بود - "" در حالی که شما نور دارید ، به نور ایمان داشته باشید تا فرزندان نور شوید. " (یوحنا 12: 36a) با این حال ، در انجیل تاریخی جون آمده است - "اما اگرچه او نشانه های زیادی را پیش آنها انجام داده بود ، آنها به او ایمان نیاوردند تا كلام اشعیای نبی تحقق یابد ، كه وی گفت:" پروردگار ، كسی گزارش ما را باور كرده است؟ و بازوی خداوند به چه کسی نازل شده است؟ ' بنابراین آنها نمی توانستند ایمان بیاورند ، زیرا اشعیا دوباره گفت: "او چشمان آنها را كور كرده و قلب آنها را سخت كرده است ، مبادا آنها با چشم خود ببینند ، مبادا آنها با قلب خود بفهمند و بچرخند ، تا من آنها را شفا دهم." این سخنان اشعیا وقتی جلال او را دید و از او گفت ، گفت. " (جان 12: 37-40)

اشعیا ، حدود هشتصد سال قبل از تولد عیسی ، از طرف خدا مأمور شد كه به یهودیان بگوید - به شنیدن ادامه دهید ، اما نمی فهمید. ادامه دهید ، اما درک نمی کنید. (هست یک. 6: 9) خدا به اشعیا گفت - «قلب این قوم را کسل و گوش هایشان را سنگین کرده و چشمان خود را ببند. مبادا با چشمان خود ببینند و با گوش های خود بشنوند و با قلب خود بفهمند و برگردند و شفا یابند. " (هست یک. 6: 10) در زمان اشعیا یهودیان علیه خدا قیام می کردند و از کلام او سرپیچی می کردند. خداوند از اشعیا خواسته تا به دلیل نافرمانی آنها چه اتفاقی برای آنها بیفتد. خدا می دانست که آنها به سخنان اشعیا توجه نخواهند کرد ، اما به هر حال اشعیا را به آنها گفت. حالا ، سالها بعد ، عیسی آمد. او همانگونه که اشعیا پیشگویی کرد ، آمد. به عنوان یک "کارخانه مناقصه ،" به عنوان یک "ریشه از خشکی" ، توسط مردان محترم نیست اما "نفرت و مردد مرد." (هست یک. 53: 1-3) او آمد كه حقيقت را درباره خودش اعلام كرد. او آمد معجزه کرد. او آمد كه عدالت خدا را آشكار كرد. با این حال ، اکثر مردم او و سخنان او را رد کردند.

جان ، در اوایل ثبت انجیل خود ، درباره عیسی نوشت - "او به خود او آمد ، و شخص او او را دریافت نکردند." (جان 1: 11) جان ، بعداً در كتاب انجیل خود نوشت - "با این وجود حتی در بین حاکمان بسیاری به او اعتقاد داشتند ، اما به دلیل فریسی ها او را اعتراف نکردند ، مبادا که آنها را از کنیسه خارج کنند. زیرا آنها ستایش مردان را بیشتر از ستایش خداوند دوست داشتند. " (جان 12: 42-43) آنها نمی خواستند با عیسی ملاقات علنی و علنی داشته باشند. عیسی دین ریاکارانه فریسی را که قوانین را اعلام می کرد و قلب مردم را نسبت به خدا کسل می کرد ، رد کرده بود. دین بیرونی فریسیان به آنها اجازه می داد تا عدالت خود و همچنین عدالت دیگران را بسنجند. آنها طبق آموزه های ساخته شده توسط بشر ، خود را به عنوان داور و قاضی دیگران معرفی می كردند. طبق آموزه های فریسیان ، عیسی امتحان آنها را رد کرد. در زندگی و راه رفتن با اطاعت کامل و تسلیم پدر خود ، عیسی خارج از قوانین آنها زندگی می کرد.

بیشتر یهودیان دارای قلبهای سخت و ذهن کور بودند. آنها درک معنوی از اینکه مسیح کیست ، نداشتند. گرچه ممکن است برخی به او ایمان داشته باشند ، بسیاری هرگز به اعتقاد او نرسیدند. در اعتقاد به عیسی مسیح تفاوت چشمگیری دارد - اعتقاد بر این که او به عنوان یک شخص در تاریخ وجود داشته و به کلام خود اعتقاد دارد. عیسی همیشه به دنبال این بود كه مردم به كلام خود ایمان بیاورند و سپس از سخنان خود پیروی كنند.

چرا امروز ، مانند روزهای عیسی مسیح ، لازم است دین را رد کنیم تا بتوانیم زندگی ای که عیسی برای ما دارد را بپذیریم؟ دین ، ​​به طرق بی شماری ، به ما می گوید که چگونه می توانیم رضایت خدا را بدست آوریم. این همیشه برخی از الزامات خارجی را دارد که باید قبل از اعطای "حق" ایستادن در برابر خدا تأمین شود. اگر آیین های مختلف جهان را مطالعه کنید ، می بینید که هر یک از آنها قوانین ، آیین ها و الزامات خاص خود را دارد.

در معابد هندو ، نیازمندان خدایان برآورده می شوند که قبل از نزدیک شدن به خدای ، از مناسک تصفیه عبور می کنند. آیین هایی مانند شستن پا ، شستشوی دهان ، حمام کردن ، لباس پوشیدن ، عطر زدن ، تغذیه ، آواز خواندن سرود ، زنگ زدن و سوزاندن بخور به منظور نزدیک شدن به خدا انجام می شود (ادرمن 193-194) در بودیسم ، به عنوان بخشی از روند حل معضل جهانی رنج ، انسان باید از یک مسیر هشت گانه دانش درست ، نگرش درست ، گفتار درست ، عمل صحیح ، زندگی صحیح ، تلاش درست ، ذهن آگاهانه درست و درست پیروی کند. ترکیب (231) یهودیت ارتدکس مستلزم پیروی از قوانین سختگیرانه در مورد عبادت شبت (سبت) ، قوانین رژیم و همچنین نماز سه بار در روز است (294) پیرو اسلام باید پنج ستون اسلام را رعایت کند: شهدا (تلاوت صریح عربی کلامی که هیچ خدایی جز الله وجود ندارد و محمد پیامبر اوست) ، صلوات (پنج نماز در ساعتهای خاص هر روز رو به مکه) ، که قبل از آن شستشوی آیینی انجام می شود) ، زکات (مالیات اجباری که به افراد کم بضاعت تعلق می گیرد) ، اره (روزه گرفتن در ماه رمضان) و حج (یک سفر زیارتی در مکه حداقل یک بار در طول زندگی شخص) (321-323).

دین همیشه تأکید خود را بر تلاش انسان برای رضایت خدا می گذارد. عیسی آمد تا خدا را برای بشریت آشکار کند. او آمد تا نشان دهد خدا چقدر صالح است. او آمد تا آنچه انسان نمی توانست انجام دهد را انجام دهد. عیسی خدا را راضی کرد - برای ما. عیسی مسیح دین رهبران یهود را نپذیرفت. آنها هدف قانون موزاییک را به کلی از دست داده بودند. این برای کمک به یهودیان بود که می دانند نمی توانند با قانون برابر شوند ، اما به شدت به منجی احتیاج داشتند. دین همیشه ایجاد حقانیت نفس می کند و این همان چیزی است که فریسی ها از آن پر می شوند. دین حقانیت خدا را کم می کند. برای کسانی که اعتقاد داشتند عیسی مسیح است ، اما صریحاً به او اعتراف نمی کنند ، هزینه انجام این کار برای آنها بسیار زیاد بود. این می گوید که آنها ستایش انسانها را بیشتر از ستایش خدا دوست داشتند.

من به عنوان مورمون سابق ، وقت و انرژی زیادی را صرف انجام کارهای معبد مورمون کردم. من تلاش کردم که "روز سبت را مقدس نگه دارم". من قوانین رژیم غذایی مورمونیزم را زندگی کردم. من آنچه را که پیامبران و رسولان مورمون آموخته اند ، دنبال کردم. ساعتها و ساعتها صرف انجام شجره نامه می کردم. من با یک کلیسا رابطه نزدیک داشتم اما با عیسی مسیح نبودم. من به آنچه می توانم برای "زندگی کردن انجیل" همانطور که مورمون ها می گویند اعتماد داشتم. بسیاری از فریسیان عیسی روز وقت و انرژی زیادی را صرف فعالیت های مذهبی می کردند ، اما وقتی عیسی آمد و آنها را به یک رابطه جدید و زندگی با خدا دعوت کرد ، آنها از دین خود دست برنداشتند. آنها می خواستند به نظم قدیمی ادامه دهند ، حتی اگر معیوب و شکسته بود. چه آنها متوجه این موضوع باشند یا نه ، دین آنها آنها را با دقت به ابدیت بدون خدا سوق می دهد - به عذاب ابدی. آنها نمی خواستند خود را در نور واقعی عیسی مسیح ببینند. حقیقت آشکار می کند که چقدر آنها در داخل وحشت زده و شکسته بودند. آنها می خواستند در هتک دین خود ادامه دهند - که تلاشهای خارجی آنها برای شایستگی زندگی ابدی کافی بود. آنها قلبهایی داشتند که می خواستند به جای خدا ، از مردان پیروی کنند و از آنها خوشحال شوند.

می دانم که رد کردن دین و پذیرفتن زندگی فراوان که فقط رابطه ای با عیسی مسیح دارد می تواند هزینه بالایی داشته باشد. این هزینه ممکن است از دست دادن روابط ، از دست دادن شغل یا حتی مرگ باشد. اما ، فقط مسیح تاک واقعی زندگی است. ما فقط می توانیم بخشی از او باشیم اگر روح او در ما ساکن باشد. فقط كسانی كه از طریق ایمان به او تولد جدیدی را تجربه كرده اند ، از زندگی جاودانه می گیرند. ما نمی توانیم از میوه روح او لذت ببریم مگر اینکه در او بمانیم و او در ما بماند. امروز عیسی می خواهد زندگی جدیدی به شما بدهد. او به تنهایی می تواند روح خود را به شما القا کند. او به تنهایی می تواند شما را از همان جایی که امروز هستید ، به بهشت ​​ببرد تا به ابد با او زندگی کند. درست مانند رهبران یهود ، ما این انتخاب را داریم که غرور و دین خود را کنار بگذاریم ، و به سخنان او اعتماد کنیم و پیروی کنیم. شما می توانید امروز او را به عنوان ناجی خود قبول کنید ، یا می توانید یک روز در مقابل او به عنوان قاضی بایستید. شما به خاطر آنچه در این زندگی انجام داده اید ، مورد قضاوت قرار می گیرید ، اما اگر کارهایی را که او انجام داده است رد کنید - بدون او ابدیت می کنید. برای من ، رد دین یک قدم مهم برای در آغوش گرفتن زندگی است!

مرجع:

اسکندر ، پت ویرایش شده کتاب Eerdman به ادیان جهان. گرند رپیدز: انتشارات ویلیام ب. ادردمن ، 1994.